سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حضرت حجة صلوات الله علیه در (لــــــــــــــــوح فاطمیه)
برچسب ها: حضرت مهدی درآینه روایات معصومین (4)، | نظر

امام صادق (ع) می فرماید: روزی حضرت باقر (ع) به جابربن عبدالله انصاری فرمود: ای جــــــــــــابر لوحی نزد مادرم

فاطمه (س)بوده وبه تو خبرداده که در آن، چه نوشته شده است، برای من از آن بگو.

جابر گفت : خدارا گواه می گیرم که در زمان رسول اکرم (ص) خدمت مـــــــــــادرت فاطمه (س) شرفیاب شدم تا

ولادت حضرت حسین (ع) را تبریک گویم.در دست مبارکش لــوح سبز رنگی دیدم. گفتم: پدر ومادرم فـــــــــدایت ،

ای دختر پیامبر ! این لوح چیست؟ فرمود:

لوحی است که خدای تبارک و تعالی به پیامبرش داده است. نام پدرم،وهمسرم، و دو فرزندم و اوصیــــــــــای دیگر

فرزندانم درآن است. پدرم آن را به من عطا فرموده که مرا مسرور فرماید.

مادرت فاطمه (س)لوح را به من داد ومن نسخه ای برای خودم از رویش نوشتم.

امام محمد باقر(ع) فرمود:آیا می توانی آن را به من نشان دهی ؟ عرض کردم : آری

امام محمد باقر(ع)فرمود: جابر! تو نوشته ات را بنگر تا من متن آن را برای تو بخوانم. به نوشته ی خود نــــــگریستم

امام باقر(ع)آغاز به سخن کرد. به خدا سوگند که حتی یک حرف نیز با لوح اختلاف نداشت ودر لوح چنین آمده بود:

به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر.این نوشته ای است از جانب خدای عزیزو فرزانه، به پیامبر و

نوروسفیر وحجاب وراهنمایش، محمد که آن را روح الامین از پیش پروردگارجهانیان فرودآورده است:

ای محمد! نام های مرا گرامی دار ونعمت هایم را سپاس گوی. نعمت هایم را انکار نکن.من خدایی

هستم که جزمن کسی شایسته ی پرستش نیست.پشت ستمگران را می شکنم وستمدیدگان رابه

پیروزی می رسانم ومن کیفردهنده روز جزایم. من خدایی هستم که جزمن کسی شایسته پرستش

نیست.کسی که جزبه فضل ورحمت من دل ببندد وجز ازعدالت من بیم برد، اوراآنچنان عذاب می کنم

که احدی ازجهانیان راعذاب نکرده باشم.پس مرا بپرست وبرمن توکل کن. من پیامبری نفرستادم که

روزگارش سپری شودو پیامبــــــری اش به سرآید مگر برای او جانشینی برگزیدم، ومن تورا بر همه ی

پیامبران برتری دادم وجانشینت را برهمه اوصیاء برتری بخشیدم و تورا بادو فرزند دلبندت حــــــــسن و

حسین گرامی داشتم.حسن راپس از سپری شدن روزگارپدرش،معدن علم خودکردم و حسین رامخزن

وحی خود ساختم ونشان شهادت به او عطا کردم و فرجامش رابه سعادت رساندم که او سرورشهیدان

وازهمه ی شهیدان بالاتراست. کلمه تامه خود رابا اوقراردادم ومحبت کاملم رادرنزد او نگه داشتم.معیار

پاداش وکیفرمن اهل بیت اواست که نخستین آنها، سرور عبادت کنندگان وزینت دوستان من «علی»(بن

الحسین(ع)) است.آنگاه پسرش، شبیه جدش،«محمد»است که شکافنده عــــــلوم من ومعدن حکمت من

است.آنان که درباره «جعفر» دچارتردید شوند، هلاک می شوند.کسی که او را ردکند، مرا رد کرده است.

این سخن از من به حقیقت پیوسته که جایگاه جعفر را بس بلند گردانم و اورا  ادامه مطلب...

نویسنده : mosafer
تاریخ : یکشنبه 92 اردیبهشت 8


امیرالمومنین (ع) و صاحب الامر (ع)
| نظر بدهید

اندیشیدن حضرت علی (ع) به امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

اصبغ بن نباته می گوید : خدمت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) شرفیاب شدم. دیدم که در دریای فکر غوطه وراست

وبا انگشت مبارکش به زمین می زند. گفتم : ای امیرالمومنین! چه شده است؟ شما را در اندیشه می بینم! با انگشت

مبارک به زمین می زنی ؟! مگر به آب وگل علاقمند شده ای؟!

فرمود: نه به خدا سوگند، حتی یک روز هم به این خاک و به دنیا علاقه نداشتم.درباره ی مـــــــــــولودی می اندیشیدم که

ازنسل من به دنیا می آید. او یازدهمین فرزند من است و مهدی ما است. زمین را پر از عدل وداد می کند پس از آن که جور

و ستم پر شده باشد. برای او دوران غیبت وسرگردانی هست. درآن ایام اقوامی از راه بیرون می روند و اقوام دیگری به

شاهراه هدایت، راه می یابند.

گفتم : ای امیر مومنان! آیا این شدنی است ؟ فرمود :

آری ، حتمی است ، از قلم تقدیر گذشته است. ای صبغ! تو چه می دانی که این امر چگونه است؟! آنها بهترین این امت

هستند یا بهترین این عترت.

اصبغ پرسید: سپس چه خواهد شد ؟ فرمود:

آن گاه خداوند هر چه اراده کند، انجام می دهد که برای او اراده ها و هدف ها و غرض هایی است!.

منبع : باز شناختی از یوسف زهرا(علی ناصری)



نویسنده : mosafer
تاریخ : یکشنبه 92 اردیبهشت 8


خاتــــــــــــــــــم الانبیاء(ص) و خاتـــــــــــــــــــم الا
برچسب ها: حضرت مهدی درآینه روایات معصومین (4)، | نظر بدهید

خاتم الانبیاء(ص) و خاتم الائمه (ع)


حضرت رسول اکرم (ص) می فرماید :
خــداوند تبارک و تعالی از روزها روز جمعه را برگزید و از شبها شب قدر
را و از ماه ها ، ماه رمضان را، و مرا از میان پیامبران برگزید و عــلی را
از مــــن ، و حسن و حسین را از عــلی برگزید و از حسن و حسین نه تن را
بـــــرگزید . که نهمین آنان  «قائــــــــــــم»  است که ظاهر و باطن آنان است.
مـــهدی این امت از ما است ، که غیبت موسی و عظمت عیسی وبردباری
داوود وشکیبایی ایوب را یکجا دارد.

در روایات آمده است که آن حضرت شبیه ترین مردم به پیامبر اکرم (ص)
است از خود پیامبراکرم (ص) نقل شده :
مــهدی لز فرزندان من است . نام او نام من است کنیه اش ، کنیه من است .
از نـــظر خَلق وخُلق شبیه ترین مردم به من است. غیبت وحیرتی دارد که
خلایق از دین خود گمراه می شوند . در آن هنگام است که همچون شبهای
نـــورانی می آید و زمین را پر از قسط وعدل می کند ؛ همان گونه که از
ظلم و جور آکنده می گردد.

 



نویسنده : mosafer
تاریخ : شنبه 92 اردیبهشت 7


نشانه هایی از پایان
| نظر بدهید

نشانه هایی از پایان

در سالهاى اخیر جهان مسیحیت شاهد بروز و ظهور موجى فزاینده ازتوجه به پیشگوئیهاى کتاب مقدس درباره آخرالزمان بوده است. موجى که در آستانه سال 2000م و پایان هزاره دوم میلادى به اوج خود رسید.

در این سالها در نشریات غربى و پایگاههاى اینترنتى مقالات فراوانى منتشر شده که در آنها است پیشگوئیهاى کتاب مقدس با رویدادهاى عصر حاضر تطبیق داده شده و از حوادث مختلف سیاسى، اجتماعى و زیست محیطى که در سالهاى اخیر در جهان رخ داده یا در حال رخدادن است به عنوان نشانه‏هاى آخرالزمان یا پایان دنیا یاد شده است.
با اذعان به این مطلب که برخى از این مقالات با اهداف تبلیغى و تبشیرى مسیحیان در جهان هماهنگى و همسویى دارد؛ براى آشنایى خوانندگان عزیز موعود، با نگاهى که امروز در میان مسیحیان درباره حوادث آخرالزمان وجود دارد، یکى از این مقالات را انتخاب و در معرض قضاوت شما عزیزان قرار مى‏دهیم.

در خلال اعصار و قرون، شمارى از معلمان روحانى و غیبگویان، بصیرت خاصى نسبت به آینده دریافت کرده‏اند. یکى از عمیق‏ترین این بصیرتها نسبت به آنچه اتفاق خواهد افتاد، 2000 هزار سال پیش، در دامنه کوهى خارج از اورشلیم اعطا شد. گروه کوچکى از حقیقت‏جویان در گرد معلمشان، عیساى ناصرى، جمع شده بودند. سؤالى که از او پرسیدند، جوابى را در پى داشت که سالها و قرنها، تا این زمان که ما در آن زندگى مى‏کنیم، ادامه دارد:
و همانطور که او [عیسى] بر فراز کوه زیتون‏ها نشست، حواریون به سوى او آمدند، گفتند: به ما بگو نشانه‏هاى آمدن تو و پایان دنیا چه خواهد بود؟1
عیسى (ع) با شمارى از مشخصات جوابشان، را داد تا مراقب باشند. (عبارت پایان دنیا که در اینجا به کار رفته به معناى پایان عمر کره زمین نیست، بلکه منظور پایان سلطه غیر انسانى بشر بر روى زمین است). اگر چه بسیارى از نشانه‏هایى که او داد، قرنها گریبانگیر دنیا بوده؛ اما جالب توجه آن است که شدت و کثرت این نشانه‏ها اکنون افزایش یافته است:

1. افزایش جنگها
از جنگها خواهید شنید و شایعات جنگها؛ زیرا ملتى علیه ملتى بر خواهد خاست، و مملکتى علیه مملکت دیگر.2
هیچ مقطعى از تاریخ مانند قرن بیستم، شاهد افزایش تعداد جنگها نبوده است. طبق برآورد صلیب سرخ جهانى، بیش از 100 میلیون نفر در جنگهایى که از آغاز این قرن به وقوع پیوسته است؛ جان خود را از دست داده‏اند.
از جنگ جهانى دوم تاکنون، بیش از 150 جنگ عمده و صدها شورش مسلحانه و انقلاب رخ داده است. از پایان جنگ جهانى دوم، ارقام کشته‏ها در نزاعهاى مسلحانه، بیش از 23 میلیون نفر است. طبق گزارش واشنگتن پست: جنگهاى قرن بیستم، جنگهاى تمام عیارى علیه جنگجویان و غیر نظامیان بوده است... در حالى که در قیاس با آن، جنگهاى وحشیانه قرون پیشین مانند جنگهاى خیابانى بوده است.

2. گسترش خشکسالى
و نیز خشکسالى خواهد بود.3
اواخر سال 1996، بانک جهانى گزارش کرد که روزانه بیش از 800 میلیون نفر گرسنه، در جهان به سر مى‏برند و بیش از 500 میلیون کودک، غذاى کافى براى رشد روانى و جسمانى دریافت نمى‏کنند. معاون بانک جهانى مى‏گوید: روزانه حدود 40 هزار نفر در جهان، بر اثر گرسنگى مى‏میرند، که غالباً در مناطق روستایى رخ مى‏دهد.

3. شیوع بیماریهاى مهلک
و نیز بیماریهاى مهلک خواهد بود.4
کمتر از 20 سال پیش، حرفه پزشکى مدعى بود که بر بسیارى از بیماریهاى باکتریایى و ویروسى فائق آمده است، اما امروزه مواردى از بیماریهاى عفونى بیداد کرده است.
خبرگزارى آسوشیتد پرس گزارش مى‏دهد: ظهور انواع باکتریهایى که نمى‏توان با آنتى‏بیوتیکهاى فعلى آنها را از بین برد، مى‏تواند خود، تبدیل به تهدیدى علیه سلامت عمومى و بدتر از بیمارى ایدز شود. بیماریهایى که اخیراً گمان مى‏رفت بر آنها فائق آمده باشند، رفته رفته مهار ناشدنى مى‏شوند... دانشمندان انتظار چیزى کمتر از یک فاجعه پزشکى ندارند.
UN AIDS ، برنامه مشترک سازمان ملل علیه ویروس ایدز، در گزارش پایان سال خود در دسامبر 1996، عنوان کرد که در آن سال، 1/3 میلیون مورد جدید از آلودگى به ویروس اچ. آى. وى. در تمام دنیا رخ داده است. در سال 1996، یک و نیم میلیون نفر از بیمارى ایدز مردند که مجموع کسانى که تاکنون در ارتباط با این بیمارى مرده‏اند به 6/4 میلیون نفر مى‏رسد. براساس همین نوشتار، افزون بر 24 میلیون نفر مبتلا به ویروس اچ.آى.وى. یا بیمارى ایدز، اکنون در تمام دنیا زندگى مى‏کنند؛ این آمار و ارقام به خوبى مى‏رساند که از سال 1981 - که این بیمارى براى اولین بار شناسایى شد - تا کنون بالغ بر 30 میلیون نفر به آن مبتلا شده‏اند. سازمان بهداشت جهانى مى‏گوید: در تمام دنیا، روزانه بیش از 6000 نفر به این بیمارى مبتلا مى‏شوند و این سرایت روز به روز بدتر مى‏شود.

4. فراوانى زمین ‏لرزه
و در جاهاى متعدد زمین‏لرزه خواهد بود.5
سالنماى جهانى به ما مى‏گوید که بین سالهاى 1000 تا 1800 میلادى، تنها 21 زمین لرزه عمده وجود داشت. اما بین سالهاى 1800 تا 1900 تعداد آن 18 واقعه بود. بین سالهاى 1900 تا 1950، 33 زمین لرزه بزرگ به وقوع پیوست؛ تقریباً به اندازه آنچه در طى 1850 سال گذشته رخ داده است!
بین سالهاى 1950 تا 1991 ، 93 زمین لرزه بزرگ اتفاق افتاد، تقریباً 3 برابر تعداد آن در نیم قرن گذشته، و 1/3 میلیون نفر از مردم را در سراسر جهان، به کام مرگ فرستاد. بسیارى از دانشمندان هشدار مى‏دهند که ما در حال حاضر به دوره‏اى از بلایاى زمین لرزه‏اى وارد مى‏شویم.

5. گسترش خشونت
دنیایى پر از خشونت6
یکى دیگر از شرایطى که به گفته عیسى درست در زمان پیش از بازگشتش رواج خواهد داشت، خشونت وحشیانه است:
همانطور که در ایام [دوره] نوح بود، در زمان آمدن پسر انسان نیز چنین خواهد بود.7
در ایام دوره نوح، زمین در برابر خداوند فاسد و پر از خشونت بود.8 روزنامه‏هاى امروز پر از تیترهایى از ماجراهاى غم‏انگیزى از خشونتهاى بى‏رحمانه است. امروزه میزان آدم‏کشى و خودکشى سالانه در آمریکا، تقریباً به اندازه مجموع کشته شدگان امریکایى در طول جنگ ویتنام است. تنها در 30 سال گذشته، خودکشى و قتل، جان بیش از یک میلیون و دویست هزار امریکایى؛ یعنى بیش از تمام مردانى را که در کل جنگهاى تاریخ امریکا کشته شده‏اند، گرفته است.

6. ابلاغ مژده انجیل
سرانجام وقتى مژده انجیل به گوش همه مردم جهان رسید و همه از آن باخبر شدند، آنگاه دنیا به آخر خواهد رسید.9
بر خلاف رشد غم‏انگیز جنگها، خشکسالى، طاعون و زمین‏لرزه‏هایى که به گفته عیسى، آغاز غمها10 است، ابلاغ موعظه انجیل به تمام ملتها، نشانه‏اى ویژه براى زمانى است که دنیا حقیقتاً به پایان خود برسد.
هیچ‏گاه در طول تاریخ مانند الآن، انجیل در سراسر دنیا و براى کل ملتها خوانده نشده بود؛ اگر چه مستقیماً به وسیله مبلغان مسیحیت انجام نمى‏گیرد، اما با وسایل ارتباط جمعى نوین از قبیل: رادیو، تلویزیون و ارتباطات راه دور، انجام مى‏گیرد. طبق سالنامه جهان مسیحیت، پیام انجیل هم‏اکنون براى 4 میلیارد نفر؛ یعنى عملاً براى تمام کشورها موعظه شده است. آنگاه پایان فرا خواهد رسید.

7. افزایش مسافرتها
بسیارى به جلو و عقب خواهند دوید.11
حوالى 534 پیش از میلاد مسیح، خداوند به پیامبرش دانیال گفت: در آخر زمان، بسیارى به جلو و عقب خواهند دوید و دانش زیاد خواهد شد12. عبارات بسیارى به جلو و عقب مى‏دوند، به لحاظ لغوى یعنى به سرعت در اطراف در تکاپو هستند یا به قول لیوینگ بایبل13: مسافرتها افزایش خواهد یافت.
در نظر بگیرید وسایل حمل و نقل مردم هزاران سال بود که تغییر اساسى نکرده بود، با این نگرش اهمیت این پیشگویى آشکار مى‏شود. امروزه مى‏توانند ظرف 24 ساعت دور دنیا را طى کنند؛ فضا پیما قادر است در 80 دقیقه کره زمین را دور بزند!
تعداد مردمى که امروزه اقدام به سفر مى‏کنند، بى‏سابقه است. به گفته متخصصان اقتصادى، مسافرت و گردشگرى، امروزه بزرگ‏ترین و پر انرژى‏ترین صنعت در دنیاست.

8. فزونى دانش
دانش زیاد خواهد شد.14
افزایش دانش در سالهاى اخیر، تقریباً خارج از تصور ماست! واژه بار سنگین اطلاعات براى نسل ما وضع شده است. هم اکنون روزانه، معادل بیش از 300 میلیون صفحه از اطلاعات، به شبکه اینترنت فرستاده مى‏شود. هم اکنون هشتاد درصد از کل دانشمندان بشریت، در قید حیات هستند و در هر دقیقه، 2000 صفحه به علوم بشر اضافه مى‏کنند. حدوداً نیمى از دانش پزشکى، هر ده سال یک بار منسوخ شده از دور خارج مى‏شود.
فناورى رایانه، انفجار دانشى را که در زیر بار آن قرار داریم ترسیم مى‏کند. در سال 1948، ترانزیستور یا واحد ساختمانى اصلى رایانه‏ها، در آزمایشگاههاى بل ابداع شد. در سال 2000، هر تراشه پردازشگر، شامل یک میلیارد ترانزیستور خواهد بود.

9. ظهور ضد مسیح
ضد مسیح مى‏آید15
نشانه با اهمیت و پایانى آخر زمان که چندین فصل انجیل به آن اختصاص یافته است، ظهور حکومت واحد جهانى به سرکردگى یک مستبد اهریمنى، موسوم به ضد مسیح یا جانور است. به گفته کتاب مکاشفه، تمام دنیا، شیطان را در قالب این رهبر حیوان‏منش جهانى، پرستش خواهد کرد.
به گفته انجیل، پیمان یا موافقت‏نامه صلح ابتکارآمیزى به مدت هفت سال، نقشى محورى در ادعاى ضد مسیح در رهبرى جهان دارد. این توافقنامه، بحران خاورمیانه را موقتاً با صلحى میان اسرائیل و کشورهاى عرب همسایه، حل خواهد کرد. کوه موریاه در اورشلیم (بیت‏المقدس)، که زمانى معبد یهودیان در آن قرار داشت و همانجا که قبهالصخره مسلمانان هم اکنون وجود دارد، نقطه کانونى خواهد بود.
سه سال و نیم پس از وضع پیمان، ضد مسیح آن را لغو خواهد کرد. آنگاه بیت‏المقدس را پایتخت بین‏المللى خود خواهد نمود و غیر از پرستش خود و تصویر عرفانى‏اش، تمام ادیان را ممنوع خواهد کرد. این تصویر به طریقى نیرو مى‏گیرد تا هم صحبت کند و هم سبب کشته شدن کسانى شود که از پرستش او سرباز مى‏زنند.16 عیسى گفت این هنگام، زمان مصیب بزرگ است، آن چنان که از زمان پیدایش جهان وجود نداشته است17.

10. پیدایش نشانه جانور
او موجب مى‏شود تا همگان نشانى بر روى دست راست یا روى پیشانى‏شان دریافت دارند، به طورى که هیچ‏کس نمى‏تواند بخرد یا بفروشد مگر کسى که نشان یا نام جانور، یا شماره اسم او را داشته باشد... شماره او 666 است18.
این پیشگویى مطلبى را توصیف مى‏کند که تا پیش از این هیچ‏گاه امکان‏پذیر نبود. دو هزار سال پیش، یوحناى حوارى، ماهى‏گیرى ساده، پیشگویى کرد که روزگارى، نظام اقتصادى جهانى‏اى ظهور خواهد کرد که هر کس در لواى آن مجبور است شماره‏اى دریافت کند و بدون آن قادر به خرید و فروش نخواهد بود. تنها از زمان پیدایش رایانه‏ها و بانکدارى الکترونیکى، چنین اتفاقى، امکان رخ دادن داشته است.

11. ظهور ثانوى [مسیح]
بلافاصله پس از مصیبت [بزرگ]... آنها پسر انسان را خواهند دید که در میان ابرهاى آسمان، با قدرت و شکوهى خیره کننده مى‏آید و او برگزیدگان خود را گرد هم خواهد آورد19.
تیره‏ترین ساعت دنیا به ناگاه با طلوع سپیده دم روز روشنى که عیسى مسیح باز مى‏گردد، پایان مى‏یابد. تمام کسانى که به او تعلق دارند، بطور معجزه‏آسایى به بدن‏هاى مافوق طبیعى تبدیل شده، از آزار دهندگان ضد مسیح خود، رهایى مى‏یابند و به تماشایى‏ترین جشن پیروزى‏اى که تا به حال برگزار شده است، به شام ازدواج بره در بهشت، انتقال خواهند یافت!20.
در آن زمان خشم خوفناک خداوند بر ضد مسیح و پیروان اهریمنى او خواهد افتاد و منجر به بازگشت عیسى به زمین مى‏شود تا امپراتورى واحد جهانى آنها را، در مواجهه‏اى بهت‏انگیز، موسوم به نبرد آرماگدون، شکستى تمام عیار داده، نابود سازد.
این چنین، حکمرانى بى‏رحمانه انسان بر روى زمین، پایان مى‏پذیرد و عیسى و نیروهاى مافوق بشرى، دنیا را در اختیار گرفته و با عشق بر آن سلطنت و حکومت خواهند کرد. بدین ترتیب دوره‏اى موسوم به هزاره، یا هزار سال صلح و فراوانى و بهشت، براى همگان آغاز خواهد شد.21.

این مطلب مقاله‏اى است با عنوان of the End Sings برگرفته از سایت اینترنتى The
Family در سال 1997 به نقل از کتاب. نشانه‏هاى پایان، على فاطمیان.



نویسنده : mosafer
تاریخ : جمعه 92 اردیبهشت 6


نشانه های ظهور 2
| نظر بدهید

فتنه گرى سفیانى
نشانه ى خروج سفیانى، پدیدار شدن سه پرچم و شعلهور شدن آتش جنگ بین آنهاست. پرچمى از سوى غرب حرکت کرده و وارد مصر مى شود و در آنجا دست به جنایات بسیارى مى زند و پرچمى از بحرین از جزیره ى (اُوال) از منطقه ى فارس به اهتزاز در مى آید. و پرچمى دیگر نیز از شام.
این ماجرا یک سال ادامه خواهد یافت و پس از آن مردى از فرزندان عبّاس خروج مى کند و اهل عراق مى گویند: گروه پابرهنگان یا بیدادگران و صاحبان نظرهاى گوناگون آمدند. اهل شام و فلسطین دچار ترس و واهمه مى گردند و بسوى سردمداران شام و مصر روى مى آورند و به آنان گفته مى شود: شما بروید و پسر فرمانروا (یعنى سفیانى) را بخواهید و او را به یارى طلبید. آنان سفیانى را دعوت مى کنند و او با خواست آنان موافقت مى نماید و در نقطه اى از دمشق بنام حرستا فرود مى آید و دایى ها و وابستگان فکرى خویش را در آنجا جمع مى نماید. در بیابان خشک که منطقه اى در دمشق است، گروههاى متعددى طرفدار دارد که به او مى پیوندند. سفیانى دعوت آنان را اجابت مى کند و روز جمعه به همراه همه ى آنان در دمشق به مسجد مى رود و براى نخستین بار بر فراز منبر رفته و در نخستین منبر آنان را دعوت به جهاد مى کند و آنان نیز با شنیدن سخنانش با او بیعت مى کنند.
سپس به نقطه اى بنام غوطه مى رود و همه ى مردم بر گرد او اجتماع مى کنند و اینجاست که سفیانى در رأس گروههایى از مردم شام خروج مى کند و سه گروه با یکدیگر درگیر مى شوند.
1 ـ پرچم از ترک و عجم که سیاهرنگ است.
2 ـ پرچم زرد رنگ که پرچم فرزند عباس است.
3 ـ پرچمى از سفیانى و سپاه او.
در نقطه اى بنام بطن ارزق پیکار سختى در میان آنان رخ مى دهد و شصت هزار کشته بر زمین مى ماند و سفیانى پیروز مى شود و مردم بسیارى را قتل عام مى کند و سرزمین و مراکز قبایل را تصرف کرده و در میان آنان نخست عادلانه رفتار مى کند به گونه اى که مى گویند: هر آنچه از بیدادگرى سفیانى به ما گزارش شده بى اساس است . . .
به هر حال مدتى کوتاه با آنان خوشرفتارى مى کند و سپس نخستین حرکت خود بسوى حمص را آغاز مى کند و از آنجا به دروازه ى مصر مى رسد و در نقطه اى که قریه سبا نام دارد رخداد عظیم و پیکار سهمگین خواهد داشت که خبر آن همه جا منتشر مى گردد و دلها ـ از خشونت و شقاوت او ـ لبریز از ترس و دلهره مى گردد و شهرها یکى پس از دیگرى در مقابل او سقوط مى کند و سپس مستانه و مغرور به دمشق باز مى گردد([9]).
سفیانى در عراق
وقتى سفیانى با پیروزیهاى متعدد در دمشق مستقر شد سپاهى را بسوى عراق گسیل مى دارد آنها وارد سرزمین بابل که همان شهر نفرین شده ى بغداد است، فرود مى آیند و بیش از سه هزار نفر را مى کشد و بیش از صد زن را به زور تصاحب و هتک حرمت مى کنند و سیصد نفر از چهره هاى مهمّ بنى عبّاس([10])را نابود مى سازد و بعد از آن به کوفه سرازیر مى شوند و خانه هاى اطراف آن را تخریب مى کنند و پس از آن سپاه بسوى شام باز مى گردد امّا در بین راه پرچم نجات و هدایتى در کوفه به اهتزاز در مى آید و در راه به آنها مى رسد و ضمن پیکار شدیدى همه را نابود مى سازد بگونه اى که یک نفر از سپاه سفیانى باقى نمى ماند تا خبر شکست لشکر را به سفیانى باز گوید([11]).
سفیانى در حجاز
مقارن با گسیل سپاه بسوى عراق، سفیانى سپاهى عظیم بسوى سرزمین حجاز یعنى مکّه گسیل مى دارد سپاه او به مدینه وارد شده و سه شبانه روز آن را غارت مى کند پس از آن بسوى مکّه روى آورده تا به بیابانى مى رسند، خداوند جبرئیل را بسوى آنان مى فرستد و دستور مى دهد که برود و آنان را نابود سازد و جبرئیل با پاى خود ضربتى بر آن زمین فرود مى آورد و زمین به فرمان خدا همه آنان را مى بلعد و جز دو نفر کسى باقى نمى ماند.
این دو برادرند که به نامهاى بشیر و نذیر معرفى شده اند و جبرئیل به صورت آنها سیلى مى زند بگونه اى که صورتهاى آنها به عقب بر مى گرددو به همان حال مى ماند و به نذیر مى گوید: تو برو به دمشق و سفیانى را به ظهور مهدى ـ ارواحنا فداه ـ انذار کن و به او بگو که خدا سپاه اش را در بیداء هلاک کرد. و به بشیر مى گوید: برو بسوى مهدى ـ ارواحنا فداه ـ در مکه و او را بهلاک ظالمین بشارت بده و بر دست او توبه کن که او توبه تو را مى پذیرد. و او خدمت حضرت مى آید حضرت دستان مبارک خود را بصورت او مى کشد و دوباره به حال اول باز مى گردد و با او بیعت مى کند و در رکاب آنحضرت مى ماند([12]).
سفیانى و نداى آسمانى
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرموده اند:
بعد از برگشت مغرورانه و مستانه ى سفیانى به شام، او در نقطه اى براى نوشیدن شراب و ارتکاب گناه و معصیت مى نشیند و یاران و پیروان خویش را نیز به انجام گناه و جنایت فرمان مى دهد. از مجلس گناه بر مى خیزد و در حالیکه در دست سلاحى دارد دستور زنا مى دهد و به یارانش مى گوید با زنان مرتکب فحشا گردند، آنگاه شکم زنان را پاره کنند و کودکان را از رحمها بیرون مى کشند و آنها مرتکب چنین شقاوتها مى گردند و هیچ کس توان باز داشتن آنان را از این پلیدیها در خود نمى بیند. اینجاست که فرشتگان، پریشان حال مى شوند و خدا فرمان ظهور قائم آل محمّد را که از نسل من مى باشد، صادر مى کند بى درنگ خبر ظهور او در سراسر گیتى پخش مى گردد و جبرئیل در آن هنگام بر فراز صخره اى در بیت المقدس فرود مى آید و خطاب به جهانیان مى گوید:
جاء الحقّ وزهق الباطل انّ الباطل کان زهوقا.
حق فرا رسید و باطل از میان رخت بربست. همانا باطل همیشه نابود است.
یا عباد اللّه! اسمعوا ما أقول: انّ هذا مهدیّ آل محمّد خارج من أرض مکّه فأجیبوه([13]).
اى بندگان خدا! گوش فرا دهید آنچه را که مى گویم: این مهدى آل محمّد است که از سرزمین مکّه خروج کرده او را اجابت کنید.
شکست سفیانى
پس از آنکه خبر فرو رفتن لشکر عظیم سفیانى بین مدینه و مکه به او مى رسد و مى فهمد که حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ قیام نموده است، از عراق به شام و فلسطین آمده خود را آماده ى رویارویى با آن حضرت مى کند در ملاقاتى که بین او و امامـ علیه السلام ـ رخ مى دهد امام ـ علیه السلام ـ وى را به حضور مى پذیرد و آن گفتگو به بیعت سفیانى با آن حضرت و ایمان آوردن به وى مى انجامد، سپس سفیانى از آنجا به قرارگاه سپاه خود باز مى گردد سران سپاهش به او مى گویند چه کردى؟! مى گوید من در برابر منطق محکم او اسلام او را پذیرفتم و با او دست بیعت دادم. سران سپاه او را ملامت مى کنند بگونه اى که تصمیم جنگ با حضرت را مى گیرد. سحرگاه یکى از روزها پیکار نهایى حق و باطل آغاز مى گردد و خداوند پس از نبردى خونبار میان دو سپاه عدل و ظلم، حجّت خدا و یاران او را پیروزى کامل مى بخشد و سپاه سفیانى همگى نابود مى شوند([14]).
خروج حسنى
در لابه لاى آنچه بیان شد یکى دیگر از نشانه هاى ظهور امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ که بوى حتم و یقین به خود گرفته است، خروج فردى به نام سید حسنى است. او جوانمردى از بنى هاشم و از نسل پیامبر خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ است و در دست راست او خالى وجود دارد ـ که البته بنا بر برخى روایتها در دست چپ او چنین نشانه اى ست ـ و از خراسان حرکت و جنبش خود را آغاز مى کند. او شیعه و پیرو خاندان وحى و رسالت است بر عقیده ى خویش پایبند و استوار و داراى نفوذ گسترده و محبوبیّت در دلهاست او همان کسى است که پیش از سپاه سفیانى و قتل و غارت آنها وارد کوفه مى شود و همزمان با ورود او یمانى نیز از یمن به وى مى پیوندد و سپاه سفیانى را در خارج کوفه از بین مى برند و بعد از آن امر را به امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ تسلیم مى کند و با او بیعت مى کند.
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
یخرج شاب من بنی هاشم بکفّه الیمنى خال، ویأتی من خراسان برایات سود بین یدیه شعیب بن صالح، یقاتل أصحاب السفیانی فیهزمهم([15]).
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
جوانى از نسل هاشم که در دست راست وى خالى هست از طرف خراسان با پرچمهاى سیاه خروج مى کند فرمانده لشکر او شعیب بن صالح است و او با لشکر سفیانى نبرد کرده و آنان را متلاشى مى نماید.
خروج یمانى
یکى از عوامل زمینه ساز ظهور منجى عالم بشریّت که در گذشته حتمى الوقوع بودنش را ذکر کردیم خروج فردى از یمن است این حرکت هدایت بخش ترین حرکت پیش از ظهور است و نویدبخش مؤمنان منتظر. حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ مى فرمایند:
خروج الثلاثه: السفیانی والخراسانی والیمانیّ فی سنه واحده فی شهر واحد فی یوم واحد ولیس فیها من رایه اهدى من رایه الیمانی، لأنّه یدعو إلى الحقّ([16]).
سفیانى و خراسانى و یمانى در یک سال و یک ماه و یک روز قیام نموده و در میان ایشان پرچمى چون پرچم یمانى به هدایت نزدیکتر نیست.
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
یکون خروج السفیانی من الشام وخروج الیمانی من الیمن([17]).
قیام سفیانى از شام و یمنى از یمن است.
در روایات آمده است که: یمنى در پى نبرد سفیانى با وى وارد عراق مى شود. و نیز یمنى با کمک از نیروى خراسانى وارد صحنه کارزار با لشکریان سفیانى خواهد شد.
پرچم هاى سیاه در یارى امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ
یکى دیگر از نشانه هاى ظهور که در روایات بدان اشاره شده است پدیدار شدن پرچم خراسانى است البته آنچه که از سخنان معصومان ـ علیهم السلام ـ بدست مى آید این است که پرچم هاى متعددى از شرق یعنى بلاد شرقى ایران تا سر حدّ چین قیام مى کنند که ظاهراً محلّ اجتماع آنها خراسان است و خراسانى نیز که پرچم مستقلى دارد با کمک آنان حرکت خود را آغاز مى نماید، پرجم خراسانى مهمترین آن پرچمهاست. و به این اعتبار از همه ى آنها برایات شرقى تعبیر شده که داراى پرچم هاى سیاه هستند.
نکته ى دیگر اینکه در روایات به سه پرچم از خراسان اشاره شده است که در سه مرتبه قیام مى کنند که دو مورد از آنها تحقق یافته یکى بیرقهاى سیاه ابو مسلم خراسانى که براى تشکیل دولت بنى العباس بوده است و دوم پرچم مغول که از ناحیه خراسان آمد و دولت بنى العباس را بر هم زد لیکن سوم باقیمانده و اوست که متصل به ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ خواهد بود و با سفیانى خواهد جنگید. حضرت باقر ـ علیه السلام ـ فرمود:
آنگاه که لشکر سفیانى در کوفه مشغول قتل و غارت باشند بیرقهایى از طرف خراسان برسند که منزلها را بسرعت طى کنند و با ایشان چند نفر از اصحاب قائم ـ ارواحنا فداه ـ باشد([18]).
قال رسول اللّه ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ :
انّا أهل البیت، اختار اللّه لنا الآخره على الدنیا وانّه سیلقى أهل بیتی من بعدی تطریداً وتشریداً حتّى ترفع رایات سود من المشرق فیسألون الحقّ فلا یعطون فیقاتلون فینصرون فیعطون الذی سألوا فمن أدرکهم منکم أو من أبنائکم فلیأتهم ولو حبواً على الثلج، فانّها رایه الهدى یدفعونها إلى رجل من أهل بیتی یملأ الأرض قسطاً وعدلاً بعدما ملئت جوراً وظلماً([19]).
براى ما اهل بیت خداوند آخرت را بر دنیا برگزیده است. همانا پس از من دودمانم آواره و مطرود مردم واقع خواهند شد تا آنگاه که پرچمهاى سیاه از سوى مشرق پدیدار شود پس آنان حق را طلب کنند لیکن به ایشان داده نشود پس مى رزمند و پیروز مى شوند پس هر کس از شما و یا نسل شما ایشان را درک کرد باید خود را به آنان رساند اگر چه بر روى یخها بخزد آنان امر را به مردى از خاندان من مى سپارند که زمین را از عدل و داد لبریز مى سازد پس از آنکه از ظلم و جور مالامال شود.
کسوف و خسوف
یکى دیگر از نشانه هاى ظهور امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ رخداد دو پدیده نابهنگام و غیر عادى کسوف و خسوف است. اگر چه این دو پدیده از رخدادهاى طبیعى ست لیکن تحقق آنها منوط به شرائط ویژه نجومى مى باشد که در غیر این صورت امر غیر عادى خواهد بود.
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
پیش از این امر ـ ظهور قائم آل محمّد ـ علیهم السلام ـ ـ ماه در 25 ماه رمضان و خورشید در نیمه آن ماه گرفته مى شود آنگاه است که حساب منجمان بر هم مى خورد.
گرفتن خورشید و ماه، پدیده ى جدیدى نیست. ولى آنچه که مهمّ است این است که همیشه کسوف در اوائل ماه و خسوف در اواخر ماه رخ مى دهد. و این قانونى است که تا بحال نقضى به آن وارد نشده ولیکن قبل از ظهور آنحضرت ماه در 25 و خورشید در 15 ماه رمضان مى گیرد و این از آیات الهى است که به گفته امام ـ علیه السلام ـ از آنهنگام حساب منجّمین نیز به هم مى خورد([20]).
در این باب احادیث دیگرى ست که مى توان بدان رجوع نمود([21]).
پر شدن زمین از ظلم و جور
در روایات فراوانى آمده است که امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ ظهور مى کنند و زمین را از عدل و داد لبریز مى سازد بعد از آنکه زمین از ظلم و جور پر شده است. مرحوم کلینى این مضمون را این گونه روایت مى کند.
هو المهدی الذی یملأ الأرض عدلاً وقسطاً کما ملئت جوراً وظلما.([22])
او مهدى ست که زمین را از عدل و داد لبریز ساخته پس از آنکه از ظلم و ستم مالامال شود.
و روایات به این تعبیر از سنّى و شیعه بسیار نقل شده است. لیکن علامت بودن این نشانه از حتمى است ولى وقوعش حتمى نیست. یعنى اگر زمین از ظلم و جور لبریز شد آن هنگام بى تردید زمان ظهور منجى عالم بشریت حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ است ولیکن اینطور نیست که حتماً این شرائط مى بایست تحقق یابد چرا که ممکن است در یک زمانى همه ى انسانها با هم یکدل شده و همه یکصدا از خداوند آن حضرت را طلب نمایند که طبق روایات در این صورت غیبت پایان یافته و خداوند امام ـ ارواحنا فداه ـ را براى هدایت انسانها ظاهر مى کند بدون اینکه ظلم و جور زمین را پر سازد.
شهادت نفس زکیّه
نفس زکیّه لقب فردى از دودمان رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلم ـ است وى پس از ظهور و قبل از قیام حضرت بقیّه اللّه ـ ارواحنا فداه ـ مظلومانه به شهادت مى رسد. در روایات از او به غلام تعبیر شده که شاید حکایت از نوجوان یا جوان بودن وى دارد. نفس زکیّه نیز او را نامیده اند زیرا بدون هیچ جرمى، تنها به خاطر رساندن پیام شفاهى حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ به مردم مکه کشته مى شود.
از حضرت باقر ـ علیه السلام ـ روایت شده است:
قائم به یاران خود مى فرماید: مکّه طالب من نیستند لکن من نزد آنان کسى را خواهم فرستاد تا با ایشان احتجاج کند . . . آنگاه یکى از یاران خود را مى طلبد و به وى مى فرماید: نزد مردم مکه برو و به ایشان بگو! . . . من پیام آور ـ مهدى ـ نزد شمایم. او مى گوید: ما خاندان رحمت و مرکز رسالت و خلافتیم. ما دودمان محمّد و فرزند پیامبران هستیم. همانا ـ در طول زمان ـ بر ما ظلمها روا شده و ما را پایمال کرده و بر ما قهر نموده اند و حق ما را از زمان رحلت پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ تا حال به ستم گرفته اند. ما اینک شما را به یارى مى طلبیم! ما را یارى کنید!چون این جوان پیام را مى رساند او را گرفته و بین رکن و مقام سر مى برند و او نفس زکیه است([23]).
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
ولیس بین قیام قائم آل محمّد وبین قتل النفس الزکیّه إلاّ خمس عشره لیله([24]).
بین قیام قائم آل محمّد و شهادت نفس زکیه جز 15 شب فاصله نیست.
غریو آسمانى
نداى آسمانى از روشنترین علامتها براى ظهور حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ و حرکت جهان شمول اوست.
واقعیّت این است که رخداد پرشکوهى چون ظهور امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ پیش از رخ دادن یک اعلام جهانى آنهم در روشنترین معنا و مفهوم مى طلبد و از آنجا که این حرکت جهانى بوده و براى تمام جهان بشریت است مى بایست همه در یک زمان از نزدیک شدن و قریب الوقوع بودن آن باخبر شوند از امام صادق ـ علیه السلام ـ آمده است که یسمعه کل قوم بألسنتهم هر قومى به زبان خود آنرا مى شنود.
حال بجاست که به برخى احادیث در این باره اشاره کنیم:
از مجموع روایات چنین بدست مى آید که این فریادها متعدد است اولین ندا در ماه رجب و دوم در ماه رمضان و سوم در ماه محرم شنیده مى شود. امام رضا ـ علیه السلام ـ فرموده اند:
ینادون فی رجب ثلاثه أصوات من السماء صوتاً منها: ألا لعنه اللّه على الظالمین والصوت الثانی: ازفت الآزفه یا معشر المؤمنین . . . والصوت یرى بدن فی قرن الشمس یقول: انّ اللّه بعث فلاناً فاسمعوا له وأطیعوا([25]).
مردم در ماه رجب سه فریاد از آسمان خواهند شنید نخست آنکه: همانا لعنت خدا بر ظالمان. فریاد دوم: اى مؤمنان! قیامت فرا رسید. و فریاد دیگر اینکه در کنار قرص خورشید بدنى را مشاهده مى کنند که فریاد مى زند: خداوند فلانى ( امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ ) را برانگیخته است به فرمانش گوش فرا دهید و بر اطاعتش گردن نهید.
امّا پیرامون ندایى که در ماه رمضان در شب بیست و سوم توسط جبرئیل در آسمان طنین مى افکند این است.
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
ینادی مناد من السماء . . . باسم القائم ـ علیه السلام ـ فیسمع مَن بالمشرق ومَن بالمغرب، لا یبقى راقدٌ إلاّ استیقظ، ولا قائم إلاّ قعد ولا قاعِد إلاّ قام على رِجْلَیه، فَزَعاً مِن ذلک الصوت، فرحم اللّه من اعتبر بذلک الصوت فأجاب فإنَّ الصوت الأول هو صوت جبرئیل الروح الأمین.
ثمّ قال ـ علیه السلام ـ : الصوت فی شهر رمضان، فی لیله جمعه، لیله ثلاث وعشرین، فلا تشکّوا فی ذلک واسمعوا وأطیعوا.
وفی آخر النهار، صوت الملعون إبلیس، ینادی: ألا! إنّ فلاناً قُتل مظلوماً. لیشکّک النّاس ویفتنهم، فکم فی ذلک الیوم مِن شاکّ مُتحیّر قد هوى فی النّار.
فإذا سمعتم الصوت فی شهر رمضان، فلا تشکُّوا فیه، إنّه صوت جبرئیل وعلامه ذلک أنّه ینادی باسم القائم وإسم أبیه حتّى تسمعه العذراء فی خِدرها، فتحرّض أباها وأخاها على الخروج.ثمّ قال ـ علیه السلام ـ : لابدّ مِن هذین الصورتین قبل خروج القائم ـ علیه السلام ـ .([26])
نداکننده اى از آسمان بنام قائم آل محمّد ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلم ـ ندا مى دهد و همه کسانى که در شرق و غرب عالم هستند مى شنوند، خفته اى نمى ماند جز اینکه بیدار مى گردد و ایستاده اى جز اینکه مى نشیند و نشسته اى جز اینکه وحشت زده بپا مى خیزد.
پس درود خدا بر کسانى که از آن نداى آسمانى پند و اندرز گیرند چرا که نداگر اوّل جبرئیل است و ندا، نداى اوست.
آنگاه فرمود: این ندا، در ماه مبارک رمضان، شب جمعه و در شب 23 ماه خواهد بود از اینرو در آن تردید نکنید، آن را بشنوید و اطاعت کنید. و در پایان روز نداى ابلیس طنین مى افکند که مى گوید: بهوش باشید که فلانى مظلوم کشته شده. تا بدینوسیله بذر تردید بیافشاند و مردم را به فتنه افکند و آن روز، تردیدکنندگان حیرت زده اى که به آتش دوزخ سقوط کنند، بسیارند.بنابراین، هنگامى که نداى آسمانى را در ماه رمضان شنیدید، در آن تردید نکنید چرا که نداى فرشته ى امین است و علامت آن این است که بنام قائم ـ علیه السلام ـ و پدر گرانقدرش ندا مى دهد، ندایى که دوشیزگان در سراپرده ى خویش آن را مى شنوند و پدران و برادران خویش را براى حرکت از خانه و پیوستن به امام مهدى ـ علیه السلامـ تشویق مى نمایند.و امّا ندایى که در ماه محرّم به گوش مى رسد و آن ماهى است که حضرت بقیه اللّه ـ ارواحنا فداه ـ از مکّه خروج مى کنند و روز اوّل قیام آن حضرت است که جبرئیل بر صخره اى از بیت المقدس فرود مى آید (در آن هنگام که سفیانى مشغول بدترین جنایات خود در ملأ عام است) و ندا مى دهد:
یا عباد اللّه! اسمعوا ما أقول انّ هذا مهدی آل محمّد خارج من أرض مکّه فأجیبوه([27]).
اى بندگان خدا! آنچه مى گویم بشنوید این مهدى آل محمّد است که از مکّه ظهور کرده او را پاسخ گویید و فرمانش را اطاعت کنید.
وقوع جنگ هاى بزرگ
انبوهى از احادیث با صراحت از نابودى مردم در اثر گرسنگى و قحطى و بیمارى و قتل و کشتار خبر مى دهند. آیا این به معناى جنگ جهانى است که میلیونها انسان را در هم مى کوبد و یا چیز دیگرى است. آنچه از روایات استفاده مى شود اینکه جنگهاى ویرانگرى واقع خواهد شد.
از امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ آورده اند که فرمود:
لا یخرج المهدی حتّى یقتل ثلث ویموت ثلث ویبقى ثلث([28]).
و نیز از آن حضرت آورده اند که فرمود:
بین یدی المهدی موت أحمر وموت أبیض . . . فأمّا الموت الأحمر: فالسیف وأمّا الموت الأبیض: فالطاعون([29]).
قبل از ظهور مهدى مرگ سرخ و سفید خواهد بود . . . مرگ سرخ جنگ و خونریزى است و مرگ سفید طاعون است.
بنابراین بسیارى در اثر جنگ و خونریزى از بین مى روند.
حوادث طبیعى
پیرامون رخدادهاى طبیعى که پیش از ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ روى مى دهد، روایات بسیارى در دست است که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
تهاجم ملخها:
بین یدی المهدی موت أحمر وموت أبیض وجراد فی حینه وجراد فی غیر حینه أحمر کالدم . . .([30]).
پیش از ظهور مهدى مرگ سرخ و سفید و حمله ملخها در هنگام و نابهنگام که چون خون قرمزند خواهد بود.



نویسنده : mosafer
تاریخ : جمعه 92 اردیبهشت 6



مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir